نور و آینه ها

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۳ دقیقه
دانلود مقاله به صورت PDF

در هفته پیش گفتیم، مخلوقات همه نشانه و آینه ای هستند که نور و قدرت و حکمت و جمال خداوند را نشان میدهند، البته در این امر همه یکسان نیستند و قابلیت ها متفاوت است، هر چه این آینه بزرگتر و صیقلی تر باشد نور بیشتری را بازتاب میدهد.

صیقلی بودن آینه بستگی به زدودن نفسانیت ها و هر آنچه غیر خدا و رضایت خدا است دارد، به طوری که هر چه در  لا اله بکوشند الّا الله بهتر نمایان خواهد شد.

مرحوم محمد کریم خان کرمانی اع در این مقام می فرماید:

ما همه مرآت حسن روی تو       ** * **      کاندر او پیداست روی و موی تو
لیک هر یک در خور خود مظهریست       ** * **      از صفات حسن رویت مخبریست
چون مرایای صغیرند و کبیر       ** * **      در خور خود هر یکی از تو خبیر
لیک روی جملگی سوی تو است       ** * **      مرجع و مأوایشان کوی تو است
تخلیه از هر چه جز تو کرده‌اند       ** * **      تحلیه از عکس رویت برده‌اند
تخلیه‌شان سر قول لاستی       ** * **      تحلیه‌شان شاهد اِلّاستی
جمله با این لا و الّا ذاکرند       ** * **      گر چه از ذکر ثنایت قاصرند
ذکر ما اندر خور مرآت ماست       ** * **      همچو نفی ما همه اثبات ماست

خدا از صفات همه آنچه خلق کرده منزه و پاک و مبراست، چنانکه حضرت علی ع میفرماید کمال توحیده نفی الصفات عنه و مخلوقاتند که (آلوده) و مرکب از ذات و صفت هستند.

پس محال است که ذات خدای منزه و سبحان با مخلوقات حادث ومرکب و ملوث قرین و همراه شود زیرا در چنین فرضی مخلوقی را تصور کرده ایم که با سایر مخلوقات درهم و قرین شده و گمان کرده ایم که خدا را متصور شدیم.

لذا هر آنچه از خداوند ذکر کرده و حرف میزنیم و از روابط آن با مخلوقاتش صحبت میکنیم همه درمورد همان نوری است که خود بالا رتبه ترین مخلوق خداوند است.

تو منزه از صفات کاینات       ** * **      ما مُلّوَث از صفات و از ذوات
چوُن مُلّوَث با منزه در شود؟        ** * **      ذات مطلق با صفت اندر شود
لیک هر یک ذاکر حسن توایم       ** * **      گر چه نامت در حروف خود بریم
در طوایف از اعاجم وز عرب       ** * **      در لسانِ هر یکی داری لقب
هر کسی نامد تو را در لفظ خویش       ** * **      خوانَدَت آنسان که ویرا هست کیش
آن یکی گوید خدا، آن یک اله       ** * **      وآن دگر تاری و آن دیگر شراه
جملگی در قصد ذاتت مؤتلف       ** * **      گر چه باشد نامهاشان مختلف
جمله عالم حروف نام تست       ** * **      هر چه جز تو شمه ز اکرام تست
جمله حسن تست در مرآتها       ** * **      نام نامی تو اندر ذاتها
ذاتها خود نام نامی تو اند       ** * **      جلوه ی حسن گرامی تو اند
نیست نوری غیر نور روی تو       ** * **      نیست چیزی غیر ذکر خوی تو
کور باد آن چشم، کو رویت ندید       ** * **      چیست غیر از جلوه ی رویت پدید

چشم و درک ما آن چیزی را میفهمد که حد و حدود و اول و آخری داشته باشد فلذا قشرییون، با نهایت آشکاری نور خداوند قادر به دیدن آن نیستند چرا که حد و منتهایی ندارد.

بسکه نورت در جهان پیدا بود       ** * **      از حد اوهامشان بالا بود
زین سبب از دید تو گشتند کور       ** * **      از مقام درک تو گشتند دور
چونکه درک چیزها از حد شوَد       ** * **      هر چه را حد نیست از مدرک رود
نور رویت را نه حد و منتهاست       ** * **      پس برون از حد درک ماسواست

 

 

 

معنی کلمات:

مُلّوَث: آلوده

منصف

منصف

یک دوستار آل محمد علیهم السلام که سعی بر نگاه منصفانه دارد

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک × سه =

وبسایت مکارم الابرار تا اطلاع ثانوی تعطیل میباشد