دلایل محسوس در اثبات وجود رنگ

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۳ دقیقه
دانلود مقاله به صورت PDF

همانطور که در هفته پیش گفتیم، نظریات دیگران در مورد رنگ بر این اساس است که رنگ به ذاته حقیقتی ندارد و نور است که باعث ایجاد آن در اجسام میشود و نظر مرحوم محمد کریم خان کرمانی اع نقطه مقابل آن است. در این پست به دلایل محسوسی میپردازیم که ایشان در کتاب یاقوت الحمرا ذکر میکنند.

اول اینکه، رنگ به استعداد و انوجاد شیئ در جذب نور ربط ندارد چرا که مثلا رنگ سفید را هم در جسم سختی مانند نقره میبینیم هم شیئ سستی مانند برف هم شیئ حاجبی مانند کافور و در مایعات مثل شیر و در بسیار دیگری از سلفیات و علویات.

و رنگ به لطافت شیئ ربط ندارد چرا که شیشه که اگر رنگی داشته باشد، چه زمانی که شفاف است چه زمانی که پودر شود باز به همان رنگ است و همینطور آب رنگ گرفته اگر کف کند، کف آن هم به همان رنگ است. همچنین دیگران در بعضی نظریات آب و هوا را سبب سیاهی و سفیدی دانسته اند و برای مثال گفته اند که خاک اگر تر شود سیاه میشود و اینطور استدلال کرده اند که آب در خلل جسم وارد شده و هوای شفاف را بیرون کرده و منافذ نور را مسدود میکند و در نتیجه باعث سیاهی میشود. این نظریه نیز باطل است چرا که مثلا اگر آب به جای خاک با گچ مخلوط شود گچ سیاه نشده و همچنان سفید است.

مرحوم کرمانی اع میفرمایند:

پس وقتی که میبینیم اجسامی دارای صفات متضاد از نظر سستی و سختی و پیوستگی و تخلخل و همشکلی اجزاء و ناهمگونی و اجزاء و نرمی و زبری و در صافی  و کدورت و در ذوب و جمود و در آب و خارج آن و ترکیب از لطیف و کثیف و سفلی و علوی دارای رنگ یکسان هستند، میفهمیم رنگ چیز ایجاد شده ای از آنچه دیگران ذکر کرده اند نیست. و لذا اگر مساله آنگونه باشد که آنها پنداشته اند لازم می آمد که با وجود یافتن رنگ در جسمی با صفت خاص، رنگ جسم دیگر که از نظر صفت ضد جسم اولی است از نظر رنگ چیزی متضاد با آن جسم باشد. و هر کس با مراجعه به فطرتش البته بدون الفت و  بدون تعصب و رنگ گرفتگی از عقاید این قوم بالفطره در جسم مرئی دو چیز میبیند. نور (که اثر منیر است) و سایه آن و رنگ که عبارت است از صفت جسم.

دوم اینکه رنگ به نور هم ربطی ندارد چرا که در نور ضعیف یا قوی مثلا اگر به شیئ سفیدی نگاه کنیم در هر صورت آن را سفید میبینیم، و تنها نور در درخشندگی و تابندگی رنگ تاثیر دارد نه اصل رنگ. و افرادی که چشم دقیقی داشته باشند در کمترین مقدار نور هم رنگ شیئ را تشخیص میدهند.

مرحوم کرمانی اع میفرماید:

تشکیک کسی که می گوید اگر نور نباشد رنگی نیست دقیقا مانند کسی است که میگوید اگر کسی به آسمان نگاه نکند آسمانی نخواهد بود.. و میفرمایند وجدان میفهمد که درخشش و تابش، صفتی سوای رنگ است و درخشندگی بر رنگ عارض میشود و آن را براق و درخشان میکند.

همین دلایل در مورد کسی که فطرت سالمی داشته باشد و به نظریات دانشمندان متعصب نباشد کافی است، اما باز هم دلایل دیگری در هفته های آینده ذکر خواهیم کرد.

منصف

منصف

یک دوستار آل محمد علیهم السلام که سعی بر نگاه منصفانه دارد

مطالب مرتبط

۴ دیدگاه‌

  1. Avatar صالح گفت:

    سلام.این قسمت را متوجه نشدم منظورش چیه.
    اول اینکه، رنگ به استعداد و انوجاد شیئ در جذب نور ربط ندارد چرا که مثلا رنگ سفید را هم در جسم سختی مانند نقره میبینیم هم شیئ سستی مانند برف هم شیئ حاجبی مانند کافور و در مایعات مثل شیر و در بسیار دیگری از سلفیات و علویات

    • منصف منصف گفت:

      سلام علیکم
      برخی از حکما و دانشمندان در مورد رنگ سفید چنین گفته بودند که رنگ سفید از شفاف بودن جسم و روشنایی و شدت و ضعف هوا و امثال این عوامل به چشم می آید و برای این منظور به شیشه خورده یا کف آب مثال می‌زدند و از تمام این حرف ها برداشت می‌کردند که اجسام خودشان فاقد رنگ هستند.

      اما مرحوم کرمانی اعلی الله مقامه با مثال های محسوسی که فرمودید می‌خواهند ادعای آنها را رد کنند

  2. Avatar صالح گفت:

    اولا انوجاد یعنی چی؟ چون در لغت سرچ کردم چیزی پیدا نکردم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهار × یک =

وبسایت مکارم الابرار تا اطلاع ثانوی تعطیل میباشد