دلایل عقلی در اثبات وجود رنگ (قسمت اول: اثر و مؤثر)
مؤثر به اثر خود محدود نشده و چیزی که خود به جریان انداخته بر خودش جاری نخواهد شد (امیر المومنین علیه اسلام میفرماید :و لا یجری علیه ما هو اجراه)، و نه او به آثارش منتهی میشود نه آثار به او منتهی میشوند، و همچنین مؤثر یکتا بوده و تعدد، صفت آثار اوست.
با این حال او با تمام یکتا بودنش در تمام مراتب و مکان های وجودی آثار خود نافذ بوده و در تمامی آنها ظهوری آشکار تر از خود آنها دارد، چنانکه در دعا میخوانیم لا یری فیها نور الّا نورک.
اما ظهور دو معنی دارد: یک، ظهور ایجادی که همان نفس بودن در مقابل عدم است و آن ظهور مکون و مؤثر است.
دو، ظهور در عالم تشریع است که منظور، ظهور اثر برای اثر دیگری است که ضد آن خفاست و این ظهور و خفا نسبی است.و این ظهور در حالتی است که حجابی پوشاندنی فی ما بین نباشد، حال چه در نزد ما باشد چه در نزد شیئ غایب، که از جمله حجبی که در مقابل ظهور سایر اشیا وجود دارد همین جسم ماست. صدا ها، بوها، رنگ ها و غیره اشیائی هستند که راهی به سوی نفس ندارند چرا که این بدن ساتر و حجابی است ما بین آنها، لذا لازم است که از راه و اسباب خاص خود که مشاعر ظاهری ما هستند ارتباط برقرار کنند.
به علت طولانی نشدن مطلب ادامه بحث را در هفته بعد دنبال میکنیم
تعریف شما از اثر و مؤثر اشتباه است آیا در قایم غیر از زید کسی دیگری دیده میشود ؟و آیا زید در غیر آثار خودش در جایه دیگری ظاهر میشود؟ پس چگونه میتوان گفت اثار به مؤثر محدود نمیگردند و مؤثر به آثار خودش بله میتوان گفت زید موجودی مستقل است و آثار به او وابسته ولی زید فقط در ضمن آثار و افعالش ظاهر و هویدا
آیا زمانی که شما ایستاده اید کسی دیگر ایستاده یا شما ایستاده اید یا کسی دیگر هم با شما ایستاده است ؟ من عرف زید قایم عرف التوحید بحذافیره
بر شما باد به خواندن دروس جناب میرزا محمد باقر همدانی اعلی الله مقامه الشریف
سلام علیکم
من کجا گفتم آثار به مؤثر محدود نمیشوند؟ اتفاقا به طوری محدود است که اگر مؤثر نبود هیچ ظهوری نداشتند. اگر غیر از این فهمیده اید برداشت اشتباهی داشتید.
و آیا قبول ندارید که مؤثر به آثارش محدود نیست؟ آیا با نابود شدن قائم زید نابود میشود؟
ابتدای مطلب را بخوانید من بر اساس این نوشته نویسنده را نقد کردم
مؤثر به اثر خود محدود نشده و چیزی که خود به جریان انداخته بر خودش جاری نخواهد شد (امیر المومنین علیه اسلام میفرماید :و لا یجری علیه ما هو اجراه)، و نه او به آثارش منتهی میشود نه آثار به او منتهی میشوند، و همچنین مؤثر یکتا بوده و تعدد، صفت آثار اوست.
کجای این جمله نوشته آثار به مؤثر محدود نیستند؟
بلکه گفته ام به او منتهی نشده و بر اثر خود جاری نیستند که این سوای دلایل حکمی نص حدیث است.
و مراد از منتهی نشدن به هم، یعنی اینکه اثر و مؤثر در یک سلسله و یک رتبه نیستند.
به هر حال از اینکه به مطالب اهمیت داده و نقد میکند متشکرم
من از این جمله که مؤثر به اثر خود محدود نشده و آثار به مؤثر خود محدود نشده همینومیفهمم چون شما که نگفتید مؤثر به اثر محدود شده و اثر به مؤثر محدود میشود گفتید نشده به هر حال مقصود تصدیق شما بود اگر در مطلب هم اصلاح بفرمایید کسی به اشتباه نمیفته
لطفا انصاف به خرج دهید و چنین جمله ای که گفته باشم "و آثار به مؤثر خود محدود نشده" را از اصل متن در کامنت کپی کنید.