مختصری در مورد عدل خداوند
پیش از این، یکتایی را ثابت کردیم که از روی حکمت، عالم خلق را بنا نهاده و بی نیاز از ما سوی است، لذا احتیاجی به ظلم ندارد چرا که ظلم ناشی از حاجت و ترس است و آن یکتای بی نیاز از آن منزه بوده چرا که همه به قدرت او وجود دارند و حرکت میکنند و ظلم کردن چنین کسی عبث است و کار عبث و بیهوده از شخص حکیم سر نمیزند.
همچنین مهربانی است که هیچ حالتی از حالات ما را از رحمت و رأفت و عنایت و توجه خود خالی نکرده، و جمیع این عالم و افلاک و ستارگان را برای انسان میگرداند و همه موجودات ما دون را برای مصلحت انسان قرار داده و مسخرش نموده است.و چنین مهربان بی نیازی ظلم نخواهد کرد.
اما بلاها ، امراض و هر آنچه به آن کراهت داریم همه برای مصالحی است که خود دانا است، همچنانکه گاهی پدر و مادر فرزند عزیز خود را برای تربیت میزند و طفل گمان میکند که او قصد اذیت دارد، یا درمانی را بر بچه تحمیل میکنند که برای او سخت و مکروه به نظر می آید. برای خود ما نیز زیاد پیش آمده که از موضوعی دلخور بوده و انکار و اکراه از آن داشتیم، یا به خواسته ای نرسیدیم و بعد از مدتی به مصلحت آن پی برده ایم.
در مباحث بعدی پیرامون عدل خداوند، به بحث سنگین جبر و تفویض خواهیم پرداخت، که تکمیل شدن این پست به آن بحث وابسته است.