حسن قبح ذاتی و عقلی

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۳ دقیقه
دانلود مقاله به صورت PDF

از مباحث کلام و علم اصول ، حسن و قبح عقلی و ذاتی اشیاء و افعال است.

مراد از حسن و قبح ذاتی این است که آیا حسن و قبح اشیاء و افعال ذاتی است یا شرعی؟ یعنی آیا فی نفسه افعال حسن یا قبیح هستند یا امری قراردادی است.

و بحث حسن قبح عقلی یعنی آیا عقل بدون در نظر گرفتن حکم شارع میتواند به حسن (نیکی) یا قبح (بدی) اعمال و اشیاء پی ببرد؟

در آخر کسانی که حسن و قبح را ذاتی میدانند آنرا عقلی هم دانسته و غرضشان این است که ما هم میتوانیم عقل خود را ملاک قرار داده و در شریعت پیامبر دستی ببریم.

اما بخاطر سوال یکی از  عزیزان که نظر مرحوم حاج محمد کریم خان کرمانی اع را در این خصوص خواستار بود لازم دیدم، امروز که مربوط به اصول فقه است این موضوع را مطرح کنم.

اول لازم است بگویم که مشایخ شیخیه اعلی الله مقامهم، در هیچ علمی خود را طابع علما و دانشمندان گذشته نکردند که در چهارچوب آنها پیش بروند، لذا تمام علوم را از پایه بررسی کرده و نظر خود را مطابق آیات و روایات بیان میکنند، طوری که هر منصفی بعد از خواندن آن به ایرادات علمای گذشته پی میبرد.

اما در بحث مذکور، ایراد اول به این دسته بندی اصولییون وارد است، یعنی قرار دادن ذاتی و شرعی در مقابل هم، چرا که ذاتی در مقابل معانی دیگری مانند وصفی یا عرضی به کار میرود نه شرعی، و شارع را شخصی در نظر گرفته اند که بدون علت بر افعال و اشیاء حُکمی وضع میکند العیاذ بالله و نخوانده اند کل ما حکم به الشرع حکم به العقل.

لذا لازم است به کلی آنچه هر دو طرف ماجرا میگویند را کنار گذاشته و به حق مطلب دل بدهید.

ما سوی الله همه خلق خدا بوده و خداوند به حکمت خود همه را (اعم از افعال و اشیاء و اشخاص) به نیکوترین وجه ممکن آفریده و قبیح از او سر نمیزند، و در این عالم تکوین جمیعاً مطیع امر خدایند و ایمان به حکم کُن آورده‌اند و در این مقام عاصی و شقی و متمردی یافت نمی‌شود. همه اطاعت کرده و به بهشت ایجاد رسیده اند و ان من شئ الا یسبح بحمده.

اما در عالم تشریع که عالم نسب و قرانات است، عده ای مطیع نور مبدأ شده و عده ای مطیع نهایت ظلمت شدند، و در این مقام، سعادت و شقاوت و حسن و قبح و زشت و زیبا پیدا شد. و در مقام تشریع، ثواب و عقاب و تولی و تبری و مدح و ذم و مانند آن پدید آمد.

حال با توضیح فوق، باید جایگاه حسن و قبح را در اشیاء دانسته باشید.

اما در عقلی بودن حسن و قبح عرض میکنم، که درست است، حسن و قبح توسط عقل قابل درک است اما نه هر عقلی، عقلی میتواند حسن و قبح را درک کرده و حکمی را صادر کند که دو خصوصیت داشته باشد.

۱- کلی باشد، تا به جمیع نسب و قرانات آن شیئ عالم بوده و احاطه داشته باشد، چرا که هر امری و شیئی میتواند برای شخصی خوب باشد و برای شخصی بد و در مکان و زمان خاصی خوب باشد یا بد و این مطلبی واضح است.

۲- مشوب به طبایع و هوا ها نباشد، تا با عصمت و اعتدال خود بتواند حق مطلب را بیان کند و طبایع و هوا ها باعث گمراهی او نشوند.

و چنین عقلی تنها عقل ائمه معصومین علیهم السلام است که دارای عصمت بوده و کلی هستند و هیچکس دیگر نمیتواند عقل ناقص خود را بکار ببرد و جای ایشان حکمی را در دین خداوند تغییر دهد یا کم و زیاد کند، همانطور که امام سجاد علیه السلام فرمودند إنّ دین الله لا یـصاب بالعقول الناقصه.

لذا غرضی که اصولیین از بحث حسن و قبح ذاتی و عقلی دارند حاصل نمیشود.

منصف

منصف

یک دوستار آل محمد علیهم السلام که سعی بر نگاه منصفانه دارد

مطالب مرتبط

۶ دیدگاه‌

  1. Avatar مجتبی گفت:

    سلام علیکم. واقعا عالی بود

  2. Avatar 1234 گفت:

    اگر سائر عقول را راهی به حسن و قبح نباشد چگونه دعوای پیغمبری شخصی را توانند تصدیق کنند؟
    اما این که گفتید غرض قائلین به ذاتی و عقلی بودن حسن وقبح دستکاری در شرع انور است چه شاهدی بر این نسبت به علما دارید؟مخصوصا علمایی مانند آقای خوئی و بعض من تبعه – علی ما سمعت-که با وجود قول بدین مطلب دسترسی عقل مستقل در ‘فرعیات فقهیه’ را بالکل رد نموده به جز حسن عدل وقبح ظلم که البته آن را نیز بلامصداق و بلا صغری دانسته اند

    • منصف منصف گفت:

      سلام علیکم
      پیرامون سوال اول شما عرض میکنم به آنچه که از پیغمبران پیشین از حسن و قبح اعمال شنیده اند، اعمال و رفتار پیامبر جدید را هم به آن میسنجند.
      و همچنین اثبات نبوت خیلی به حسن و قبح ربطی ندارد بلکه بیشتر با تسدید و معجزات و… اثبات میشود.

      و در مورد اشکال دوم، شما بفرمایید که چرا بحث حسن و قبح عقلی را در فقه و اصول مطرح میکنند؟ سلمنا که حسن و قبح افعال را عقل علماء میفهمد، بعدش چه؟ و فایده این بحث در اصول فقه چیست؟
      و البته اصولییون به آنچه بنده عرض کردم اعتراف هم دارند، فی المثل در وبسایت اجتهاد.آی.آر چنین مینویسد:

      “در علم اصول وقتی از حسن وقبح عقلی بحث می‌شود عمدتاً به این دلیل است که می‌خواهیم به منبعی برای احکام برسیم و راهی را پیش روی فقه بگشاییم که بدون نیاز به حکم شرعی و به استناد مدرکات عقلی، به حکم شرعی دست پیدا کنیم. براین اساس باید گفت عقل مدرکاتی در باب افعال دارد که مستقل از وحی، آن را می‌فهمد، یعنی عقل عملی انسان، مستقل از شرع گزاره هایی را درک می‌کند و قبح و حسن پاره‌ای افعال را تشخیص می‌دهد…”

      به هر حال هر کدام از علما که دستی در احکام الهی نبرده اند خداوند رحمتشان کند.

  3. Avatar 1234 گفت:

    علیکم السلام

    در باب دلالت معجزه و تسدید نیز از کجا بفهمیم که خداوند کاذب را تسدید نمی کند؟ و یا چرا معجزه را بر دست کاذب جاری نمی کند؟

    اگر به کلامی که مدعی نبوت به خدا نسبت می دهد برای صدق دعوای خودش تمسک کنیم که باید گفت فرض آن است که هنوز صدق او ثابت نشده…

    دلیل تسدید نیز همین گونه است از کجا می فهمید که شخصی که دعوای تسدید دارد کاذب نباشد؟

    جز این است که ابتدا عقلا می فهمیم بر خدا قبیح است معجزه را بر دست کاذب جاری سازد و وی را تسدید کند؟

    لزوم اطاعت خدا نیز با تمسک به اطیعو الله همینگونه است

    • منصف منصف گفت:

      دقیقا متوجه اشکال شما نشدم اما پاسخ آنچه برداشت کردم این است که: عقل نیازمند مواد اولیه ای است که عمل تعقل را روی آنها اجرا کند و نتایج جدید بگیرد.
      لذا اگر پیامبران پیشین نمیبودند و گذاره های صحیحی را به عقل نمیدادند، عقل عملاً کار نمیکرد چنانکه میبینید طفل صغیر تعقلی ندارد و با افزایش علم اوست که عقلش هم زیاد میشود.

      حال در مورد مثال هایی که زدید، انسان از پیامبران پیشین شنیده که خدای عادل و حکیمی هست که کار قبیح نمیکند و قدرت بر تسدید هم دارد و… حالا در هنگام روبرو شدن با ادعای جدید، عقل با استفاده از دانسته های قبلی تکلیف صدق و کذب این مدعی را روشن میکند.
      اگر بگویید تکلیف اولین نفری که با پیامبری روبرو شده چیست عرض میکنم که اولین نفر خود پیامبر بود و دانسته های اولیه را به فرزندانش آموخت و با آمدن هر پیامبری این دانسته ها بیشتر شد و به واسطه افزایش علم بشر، قدرت تعقل ایشان هم افزایش یافت.

      خلاصه اینکه، بنده تعقل در امور را رد نکرده ام و اگر خوانده باشید حسن و قبح عقلی را تایید نمودم، اما کاربرد عقول ناقصه ما در دین همینقدر است که پیامبر را تصدیق کنیم و پس از آن بر شریعت او راه رویم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

چهارده + 16 =

وبسایت مکارم الابرار تا اطلاع ثانوی تعطیل میباشد