خلقت آدم علیه السلام قسمت چهارم: احسن تقویم

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۸ دقیقه
دانلود مقاله به صورت PDF

پس از وزش باد ها بر گل آدم ع، صورت جسمانی او به نیکوترین وجه کامل شد چنانکه خداوند فرمود وَ صَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ و فرمود لَقَدْ خَلَقْنَا اَلْإِنْسٰانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ. و چهل سال به همان صورت ماند تا خداوند از روح خود به او دمید. همین جمله که منثور ابیات زیر است، خود نیازمند سه مطلب جداگانه میباشد.

صورتی مرآت سرتاپانما       ** * **      کاشف افعال و اوصاف خدا
صورتی از وصف حق آراسته       ** * **      وز صفات ماسوی پیراسته
صورتی دست ازل نقاش او       ** * **      سر خود در او نموده موبمو
لوح محفوظی و لیکن مختصر       ** * **      عالمی پیدا در او سر قدر
هیکلی ظاهر ولی باطن‌نمون       ** * **      باطنی پیدا شده در چند و چون
حجتی قائم ابر خلق جهان       ** * **      آیتی اندر زمین و آسمان
صورت حق را چو آن مرآت بد       ** * **      احسن التقویم را مصداق شد
گفت هر کس دید آن خلق کریم       ** * **      غایت این خلقت است امری عظیم
میدوید ابلیس و میگفت این کلام       ** * **      چه عظیم است امر این خلق عظام
پس چهل سال آن چنان افتاده بود       ** * **      تا که روح الله اندر وی نمود

صادق آل محمد علیه السلام میفرماید:  الصوره الإنسانیه هی أکبر حجج اللّه على خلقه، و هی الکتاب الّذی کتبه بیده، و هی الهیکل الّذی بناه بحکمته، و هی مجموع صور العالمین، و هی المختصر من اللوح المحفوظ، و هی الشاهده على کلّ غائب، و هی الحجّه على کلّ جاحد، و هی الطریق المستقیم إلى کلّ خیر، و هی الجسر الممدود بین الجنّه و النّار.

امام صادق علیه السلام میفرمایند صورت انسانی بزرگترین حجت خدا بر خلق اوست و کتابی است که آن را به دست خود نوشته و هیکلی است که به حکمت خود آن را بنا نهاده و آن مجموع صورت های عالم ها است و آن مختصری از لوح محفوظ است و بر هر غائبی شاهد است و بر هر انکار کننده معاندی حجت است و او به سوی هر خیری راه مستقیم بوده و پلی است که ما بین بهشت و جهنم کشیده شده است.

اما انسان اعظم رسول الله بوده و صورت او امیرالمؤمنین است، و آنچه در حدیث مذکور خواندیم در شأن علی است علیه السلام چنانکه در زیارت آن حضرت میخوانیم السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّهَ اللَّهِ الْکُبْرَى‏ و خداوند میفرماید هذا کتابنا ینطق علیکم بالحق. و میفرماید وَ إِنَّهُ فِی أُمِّ اَلْکِتٰابِ لَدَیْنٰا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ و میخوانیم صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ رَحْمَتُهُ وَ رِضْوَانُهُ وَ بَرَکَاتُهُ وَ عَلَى وَصِیِّهِ وَ خَلِیفَتِهِ وَ حُجَّتِهِ الشَّاهِدِ لِلَّهِ مِنْ بَعْدِهِ عَلَى خَلْقِهِ عَلِیٍّ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِین‏ و امام باقر علیه السلام فرمودند أَوْحَى اللَّهُ إِلى‏ نَبِیِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: «فَاسْتَمْسِکْ بِالَّذِی أُوحِیَ إِلَیْکَ إِنَّکَ عَلى‏ صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ‏» قَالَ: إِنَّکَ عَلى‏ ولَایَهِ عَلِیٍّ، و عَلِیٌّ هُوَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِیمُ و اوست قسیم النار والجنه.

حال جمیع اناسی و بالتبع آدم ابوالبشر نیز از شعاع ائمه علیهم السلام خلقت شده اند و از جهت حقیقت بعد از حقیقت، صورت انسانی بر ایشان نیز صادق است چرا که بر صورت علی علیه السلام آفریده شده و در ایشان مثال نفس کلیه الهیه القاء شده است. و همین تمام شرافتی است که خداوند به انسان داده و فرموده وَ لَقَدْ کَرَّمْنٰا بَنِی آدَم و شاهد آن حدیث امام باقر علیه السلام است که میفرماید خلق الله ادم علی صورته خداوند حضرت آدم را بر صورت خود خلق فرموده و مسلم است برای ما که صورت خداوند ائمه هستند علیهم السلام، چنانکه به وفور در زیارات ایشان میخوانیم اشهد أَنَّکَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِی مِنْهُ یُؤْتَى‏ و میخوانیم سَلَامٌ عَلَى وَجْهِ اللَّهِ الَّذِی مَنْ آمَنَ بِهِ أَمِن‏ و میخوانیم  السَّلَامُ عَلَى وَجْهِ اللَّهِ الْمُضِی‏ء و میخوانیم أَیْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِی إِلَیْهِ تَتَوَجَّهُ الْأَوْلِیَاء‏.

و آنچه گفته شد، از معانی حدیث انا و علی ابوا هذه الامه میباشد چرا که خداوند ماده انسان را از پیامبر (ص) که پدر است گرفته و صورت را از مادر انسان که علی علیه السلام است گرفت و برای نشانه، نام علی را در چشم و بینی و ابروی صورت انسان جای داد.

مطلب دیگر اینکه، انسان تا زمانی چنین شرافتی دارد که بر صراط مستقیم بوده و عقائد صحیحه و اعمال صالحه داشته باشد ، در غیر این صورت از احسن تقویم به اسفل سافلین خواهد رسید، چنانکه خداوند میفرماید: لَقَدْ خَلَقْنَا اَلْإِنْسٰانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ ،  ثُمَّ رَدَدْنٰاهُ أَسْفَلَ سٰافِلِینَ ، إِلاَّ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ.

و در اسفل سافلین بر حسب رتبه خود قرار میگیرد، طوری که عده ای تحت آیه  ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذٰلِکَ فَهِیَ کَالْحِجٰارَهِ قرار گرفته و بدن اصلی ایشان بر هیئت جماد است، عده ای تحت آیه  وَ إِذٰا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسٰامُهُمْ وَ إِنْ یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَهٌ قرار گرفته و برابر با نبات است و عده ای تحت آیه لَهُمْ قُلُوبٌ لاٰ یَفْقَهُونَ بِهٰا وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لاٰ یُبْصِرُونَ بِهٰا وَ لَهُمْ آذٰانٌ لاٰ یَسْمَعُونَ بِهٰا أُولٰئِکَ کَالْأَنْعٰامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ قرار گرفته و برابر با حیوانات اند و عده ای تحت ایه وَ کَذٰلِکَ جَعَلْنٰا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیٰاطِینَ اَلْإِنْسِ وَ اَلْجِنِّ قرار گرفته و بدن اصلی ایشان بر هیئت شیاطین شده و اعمال و احوال و اعتقادشان برابر با ایشان شد. و در این آیات مذکور خداوند اغراق نکرده و تشبیه ناقص نمیکند .

مرحوم کرمانی اع میفرمایند:

احادیث شاهد این مطلبها به حد تواتر است چنانکه می‏فرماید الناس کلهم بهایم الا المومن یعنی مردم همه بهیمه هستند مگر مومن و از این جهت احادیث بسیار رسیده است در هیئتهای مردم که چگونه محشور می‏شوند و اینکه اهل جهنم همه بر هیئت حیوانات می‏شوند و این است یک معنی قول خداوند و اذا الوحوش حشرت یعنی وقتی که وحوش محشور شوند پس هرکس کافر است البته بدن اصلی او بر هیئت جماد یا نبات یا حیوانات یا شیاطین است اگرچه صورت عارضی ایشان در این دار دنیا بر هیئت انسان باشد لکن بدن اصلی ایشان شیطان است یا حیوان است یا نبات است یا جماد است و از این جهت بود که بعضی را خداوند مسخ می‏فرمود و در همین دار دنیا صورت ظاهری ایشان می‏گشت و بر صورت باطنی خود بروز می‏کردند زیرا که صورت عارضی مثل لباسی است از برای شخص نمی‏بینی که اگر از کرباس مثلا کیسه‏ای بدوزند بر هیئت انسان و آن را رنگ کنند بر شکل انسان و خرسی را در آن کنند به ظاهر به شکل انسان می‏نماید و لکن اندرون آن خرسی است پس اگر لباس آن را بکنند باطن او بر شکل خرس بروز می‏کند همچنین هر قومی را که خدا می‏خواست رسوا کند و باطن ایشان را فاش کند لباس عارضی ایشان را می‏کند و باطن ایشان بروز می‏کرد و خداوند به برکت ظاهر اسلام غالب این امت را حفظ می‏کند و ایشان را رسوا نمی‏کند لکن به جهت نمونه گاهی ظاهر فرموده است چنانکه در معجزات ائمه مروی است که به کسی می‏فرمودند اخسأ و به صورت سگ می‏شد.

فی الجمله از طبع و خُلق و افعال اشخاص میتوانید به هیئت اصلی ایشان پی ببرید و اگر در همین دنیا نیز چشم بینا داشته باشیم هنگام نگاه کردن به مردم، هر کدام را بر شکل اصلی خود خواهیم دید، چنانکه در جریان ابو بصیر خوانده ایم که در مکه به حضرت صادق‏ علیه السلام عرض کرد: امسال چقدر حاج بسیارند حضرت فرمودند چقدر حاج کمند بعد چشم او را بینا کردند و دید که در صحرا همه حیواناتند مگر اندکی.

در آخر اینکه ابتدا افعال و اعمال خود را زیر نظر بگیریم تا مبادا از انسانیت خارج شده باشیم، و سپس حد دیگران را شناخته و بفهمیم که با چه کسی انس گرفته و قرین شده ایم، چنانکه مرحوم کرمانی اع در رساله چهار فصل میفرمایند:

بدانید ای بندگان صالح خداوند که در چشم و گوش و بینی و دهان و اعضا و اکل و شرب و نکاح و سُرور و غضب و حرکت و سکون و خواب و بیداری, شما با سایر حیوانات شریکید و در اینها شما را کمالی نیست و کمال شما در خصال انسانی است که علم و حلم و ذکر و فکر و هشیاری و تنزه و حکمت باشد, پس سعی کنید که این خصال در شما یافت شود و در زمره اناسی درآیید.
و بدانید ای بندگان خدا که شما را امر کرده‌اند در شرع به صفاتی که آنها افعال انسانی است و از آثار روح انسانی است و نهی کرده‌اند شما را از چیزهایی که منافی با خصال انسانی است و از خصال حیوانی است، و خصال انسانی که به آن عمل کنید بسیار است و نهایت ندارد و عمر وفا به تحصیل کل آنها نمی‌کند، پس سعی کنید که روح انسانی در شما پیدا شود که اگر آن در شما پیدا شد جمیع آن خصال از شما بدون تعب و کلفت، خود سرمی‌زند چنانکه حرکات و خصال حیوانی بی‌شمار است و گیاه اگر بخواهد آن خصال را تحصیل کند جمع همه آنها را نمی‌تواند بکند ولی به محضی که روح حیوانی در بدن آمد آن خصال در بروز و ظهور می‌آید و روز به روز کامل می‌شود.

حال همچنین این ابدان که روح حیوانی دارد، اگر روح انسانی در آن پیدا شد افعال انسانی خود از او به ظهور می‌آید چرا که اقتضای آن، آن است و اگر روح انسانی نداشته باشد روح حیوانی به کلفت و مشقت و زحمت و ریاضت بعضی از آنها را می‌تواند تحصیل کند و آخر هم حیوانی می‌شود که قدری مودب شده به واسطه ترس از سایس و تعلیم او و انسان نمی‌شود.

پس سعی شما کلا ای بندگان خدا باید در آن باشد که روح انسانی در شما پیدا شود, و علامتش آن است که بی‌کلفت افعال انسانی از شما به عمل آید و طبیعی باشد و اگر این را نمی‌توانید، سعی کنید که حیوانی مودب باشید و مخالفت صاحبان خود را ننمایید و چموشی ننمایید که صاحبان خود را که امامان شما باشند بیازارید.
و بدانید که علامتی دیگر برای حصول روح انسانی، انس با انسان و وحشت از حیوانات است، پس هرکس مأنوس به آل‌محمد علیهم السلام که حقیقت انسانند شد او انسان است و علامت صدقش استیحاش از اعدای ایشان است، و هرکس استیناس به ایشان پیدا نکرد یا وحشت از اعدای ایشان تحصیل نکرد انسان نیست، پس اقلا سعی کنید که حیوانی مودب باشید.

اللهم لاتفضحنی بموبقات افعالی و سیئات اعمالی یوم تبلی السرائر و ما لاحد من قوه و لا ناصر بحق محمد و آله الطیبین الطاهرین و یا من اظهر الجمیل و ستر القبیح اظهر الجمیل بکرمک و استر القبیح بسترک یا ستار.

منصف

منصف

یک دوستار آل محمد علیهم السلام که سعی بر نگاه منصفانه دارد

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

17 − 17 =

وبسایت مکارم الابرار تا اطلاع ثانوی تعطیل میباشد