شرح فقره ای از حدیث فقه رضوی (ع) – قسمت دوم: مفهوم ذکر

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۵ دقیقه
دانلود مقاله به صورت PDF

در ادامه فقره مورد نظر از حدیث فقه رضوی (ع) که در مطلب قبل بدان پرداختیم، جهت ابتداء نماز امام رضا علیه السلام میفرمایند: وَ اجْعَلْ وَاحِداً مِنَ الْأَئِمَّهِ نُصْبَ عَیْنَیْک یعنی یکی از ائمه علیهم السلام را پیش چشم قرار داده.

ابتدا اینکه قطعاً معنی این فقره از حدیث این نیست که در نماز ائمه علیهم السلام را متصور شویم و ایشان را عبادت کنیم، و مشایخ اعلی الله مقامهم چنین برداشتی را رد نموده اند، چنانکه مرحوم حاج محمد کریم خان کرمانی اعلی الله مقامه در طریق النجات پس از ذکر این حدیث میفرمایند:

و المراد هو ما ذکره الشیخ الاوحد اعلی الله مقامه و رفع فی الخلد اعلامه و ما ذکرناه و اردنا شرحه و المقطوع انهم صلوات الله علیهم لم‌ یریدوا بذلک احضار صورهم فی الخیال حال الصلوه و جعلها صنما تعبد من دون الله سبحانه کما یفعله الصوفیه لعنهم الله الی آخر…

و در رساله سی فصل میفرماید:

خدا لعنت کند کسی را که غیر خدای واحد جل‏ شأنه را عبادت کند به استقلال یا به شرکت، اگر چه پیغمبر آخرالزمان باشد صلوات ‏الله علیه و آله که جایز نیست در حال عبادت صورت او را به نظر گرفتن و او را عبادت ‏کردن و بدعت است و شرک است بلا شک و بلا ریب چه خواسته که غیر او باشد؟

حال در ادامه مطلب به مراد صحیح از کلام میپردازیم:

از معانی ظاهر حدیث فوق این است که نصب عین داشتن ائمه علیهم السلام یعنی در چگونگی نماز خواندن تابع ایشان باشیم و موافق شارع حرکات نماز را انجام دهیم، چنانکه پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود صلوا کما رأیتمونی اُصلی، و بدیهی است که انسان اگر بخواهد متابعت کسی را بکند باید متوجه او بوده و موافق او عمل کند. 

و اما معنی دیگر:

در قسمت قبل ثابت کردیم که ذکر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت او علیهم السلام نه تنها موجب شرک یا ابطال نماز نمیشود بلکه به نص حدیث از اعظم علل نماز بوده و نماز به ذکر ایشان تمام و کامل میشود و امر خداوند چنین قرار گرفته است.

حال بدیهی است که ذکر کردن اسم کسی بدون در نظر گرفتن مسمی و به خاطر گذرانیدن او ذکر نیست، چنانکه اگر اسم زید را ذکر کنیم و غافل از شخص او باشیم، ابداً ذکر او را نکرده ایم چرا که حروف زاء و یاء و دال حروف مطلقی است که اختصاص به زید ندارد.

اما اگر به زبان اسم زید را ذکر کنیم و در مشاعر باطنی (خیال به بالا) نیز متوجه حقیقت او باشیم، آن وقت است که ذکر زید را کرده ایم.

پس باید دانسته باشیم که ذکر پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام نیز باید با توجه خاطر ما باشد و ایشان را پیش چشم خود ببینیم و مقبل به سوی ایشان باشیم تا ذکر زبانی معنی داشته باشد و غرض از ذکر حاصل شود. و از این جهت است که فرموده اند و اجعل واحدا من الائمه نصب عینیک.

و فرموده اند واحدا من الائمه، چرا که ایشان نور واحدند و خود فرموده اند اولنا محمد و اوسطنا محمد و آخرنا محمد و کلنا محمد و در زیارت ایشان میخوانیم اشهد ان ارواحکم و نورکم و طینتکم واحده پس توجه به یکی از ایشان توجه به همه ایشان است و توجه به حضرت محمد صلی الله علیه و آله است.

و این معنی از حدیث شریف که ذکر شد یکی از معانی است که هیچ اشکالی بر آن مترتب نمیشود و همانطور که گفته شد خواست خداوند است که باید ذکر ایشان را بکنیم تا غافل از ایشان نباشیم.

و اگر بگویید که توجه به ائمه علیهم السلام سبب پریشانی و غفلت از خداست، میگویم که این حرف مانند آن است که خداوند فرموده رو به کعبه باید نماز بگذاریم و ما بخواهیم طبق قول خداوند که فرموده اینما تولوا فثم وجه الله در نماز رو از کعبه بگردانیم یا آنکه فرموده اند در حال قیام به محل سجده نظر کنیم و در حال رکوع بین قدمین و در حال سجده دو طرف بینی و در حال قعود روی دامن و در هیچ جا رخصت نداده اند که چشم بهم بگذاریم مگر در حال رکوع، حال نمیتوان گفت که نظر کردن به این مواضع مانع ذکر خداوند است و من اگر چشم بر هم بگذارم توجهم خالص تر میشود.

در حالی که توجه خالص همان است که به کیفیت مخصوصی که شارع از جانب خداوند امر نموده عمل کنیم چرا که مشاهده خداوند، ایمان به او و تسلیم اوامر اوست چنانکه میفرمایند لم‌تره العیون بمشاهده العیان و لکن رأته القلوب بحقایق الایمان  و فرموده اند اعبد الله کأنک تراه فان لم‌تک تراه فانه یراک. 

و از این جهت است که برای ذکر خداوند که اعظم شروط نماز است، امام علیه السلام نصب العینی قرار نداده اند، چرا که بدیهی است خداوند را نمیتوان متصور شد و رؤیت خداوند به تمثل در خیال نیست و لکن به تصدیق او و حقایق ایمان مشاهده میشود. و این نه تنها شرک نیست بلکه تنها معنی توحید در نماز است و اشهد ان کل معبود مما دون عرشک الی قرار ارضک السابعه السفلی باطل مضمحل ماخلا وجهک الکریم.

و آنچه گفتم هیچ دخلی به عقاید باطله صوفیه ندارد که مرشدشان میگوید لیس فی جبتی سوی الله و انا الله بلا انا و مریدان را به عبادت خود فرا میخواند و عبادت خود را عبادت خدا می انگارد، و این کفر است چرا که خداوند در جبه ای حلول نمیکند و ذات او امتناع از ما سوی است چنانکه امیر المؤمنین علیه السلام میفرماید وَ لَا أَنَّ الْأَشْیَاءَ تَحْوِیهِ فَتُقِلَّهُ أَوْ تُهْوِیَهُ أَوْ أَنَّ شَیْئاً یَحْمِلُهُ فَیُمِیلَهُ أَوْ یُعَدِّلَهُ لَیْسَ فِی الْأَشْیَاءِ بِوَالِجٍ وَ لَا عَنْهَا بِخَارِجٍ یعنی اشیاء حاوی او نمی‌شوند که در ایشان جا بگیرد پس بالا ببرند او را و فرود بیاورند و حمل نمیکنند او را پس میل بدهند او را و منحرف کنند یا بعدل و استقامت وادارند در اشیاء داخل نیست و از آنها خارج نیست و در خطبه‌ دیگری میفرماید لَمْ یَحْلُلْ فِی الْأَشْیَاءِ فَیُقَالَ هُوَ فِیهَا کَائِنٌ وَ لَمْ یَنْأَ عَنْهَا فَیُقَالَ هُوَ مِنْهَا بَائِن‏ یعنی حلول نکرده است در اشیاء پس گفته شود که در آنها هست و دور نشده از اشیاء پس گفته شود از آنها دور است.

و از این قبیل احادیث اهل بیت علیهم السلام در رد عقاید صوفیه بسیار است و مشایخ ما اعلی الله مقامهم هم به بهترین انحاء رد ایشان را نموده اند و نیازی به تفصیل در این مورد نیست و رد صوفیه سلسله نوشتار دیگری را نیازمند است.

ادامه دارد…

منصف

منصف

یک دوستار آل محمد علیهم السلام که سعی بر نگاه منصفانه دارد

مطالب مرتبط

۲ دیدگاه‌

  1. Avatar هومن ( أبو خديجة ) گفت:

    برادر گرامی أصبت شیئا و غابت عنک أشیاء
    در قسمت قبل فرمودید این موضوع از اسرار است که إفشای آن باعث استیحاش می شود اگر منظور نصب العین این است که ما در کیفیت نماز مثل صفت و مواضع رفع یدین و رکوع و سجده تابع حضرات باشیم و مثل آنها نماز بخوانیم این کجایش رمز آلود و اسرار آمیز است !؟ در ثانی همانطور که خود گفتید در حدیث ثابت و متفق علیه آمده که پیامبر فرمودند صلوا کما رأیتمونی أصلی پس ذکر پیامبر هنگام نیت کافی است چون حضرات أئمه هم در کیفیت نماز قطعا تابع جد بزرگوارشان بودند پس معنای نصب العین قرار دادن یکی از إمامان چه می شود ؟
    البته یک جا حق باشماست چون لازم المذهب لیس بمذهب یعنی حتى اگر شما این جمله را صحیح و ثابت الصدور بدانید من نمی توانم شما را ملزم به معنای خطیر آن بکنم چون شما لوازم این جمله که قطعا شرک در نیت در نماز است را قبول ندارید
    در آخر منظور شما از ذکر ائمه در نماز چیست !؟ آیا منظور ذکر ایشان در هنگام تشهد است یا اینکه نام حضرات را در هنگام نماز به خاطر بیاوریم یا چیز دیگر !؟

    • منصف منصف گفت:

      سلام علیکم
      ابتدا اینکه الحمد لله شما برادران هستید و اگر چیزی از بنده غایب ماند متذکر میشوید.
      اما اسرار تا وقتی سر هستند که بیان نشده باشند و پس از آنکه شرح و تفسیر شد دیگر از اسرار به شمار نمی آید، مانند بسیاری از ضروریات حال حاضر شیعه مانند علم و عصمت ائمه علیهم السلام که زمانی از اسرار بود و نباید بیان میشد.

      و اما تابعیت در حرکات را گفتم معنای ظاهری است و البته نوشتار هنوز ادامه دارد.
      ذکر ائمه علیهم السلام در تشهد هم ایرادی ندارد و به معانی دیگر رسیدگی خواهیم کرد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دوازده − 2 =

وبسایت مکارم الابرار تا اطلاع ثانوی تعطیل میباشد