شرح دعای رجبیه – قسمت اول: اللهم انی اسئلک

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۷ دقیقه
دانلود مقاله به صورت PDF

سال گذشته به مناسبت ماه مبارک رجب، دعای رجبیه ای که از توقیعات حضرت ولی عصر عجل الله فرجه به محمد بن عثمان اعلی الله مقامه میباشد، ذکر کردم و عرض نمودم که مرحوم آقای حاج محمد خان کرمانی اع، شرح مفصلی بر این دعای شریف مرقوم نموده اند.

اگر چه سند این دعای عظیم الشأن توسط برخی رجالییون تضعیف شده، اما به جهت تأیید و استفاده مشایخ عظام اعلی الله مقامهم و قبول شیخ طوسی و کفعمی رحمه الله علیهما، جای شکی در آن نیست، کما اینکه مضامین فقرات نورانیش همه مطابق با سایر اخبار و ادعیه صحیحه میباشد.

حال به مناسبت این ایام طی سلسله مطالبی، از شرح آن جناب خوشه چینی کرده و به این بهانه ذکر فضائلی در این ایام مبارک خواهد شد ان شاء الله، چرا که این دعای شریف مشحون از فضائل عالیه ائمه اطهار علیهم السلام است.

در ابتداء دعا حضرت بقیه الله عجل الله فرجه میفرمایند: بسم اللّه الرحمن الرحیم اللهم انی اسألک… 

در معنای ظاهری اللهم، آنچه که مرحوم آقای حاج محمد خان اعلی الله مقامه بر سایر منقولات ترجیح میدهند، این است که معرب لغت عبری الُهیم میباشد که به معنای الله است.

و در باطن آنچه که سبب ترجیح آن به یا الله شده، میم اخر آن است که اشاره به مقام ظاهر نبوت حضرت محمد صلی الله علیه و آله دارد چنانکه امام صادق علیه السلام در حدیث مفضل، آن حضرت را سید المیم خوانده اند، و در این مورد مشایخ اعلی الله مقامهم توضیحات مفصلی دارند که به جهت اختصار ذکر نمیکنم.

اما از شروط استجابت دعا این است که از بابی که خداوند برای خلقش قرار داده مسألت کنیم چنانکه خداوند میفرماید وَ أْتُوا اَلْبُیُوتَ مِنْ أَبْوٰابِهٰا و امیرالمؤمنین علیه السلام میفرمایند نحن الخزنه و الابواب و لاتؤتی البیوت الا من ابوابها و در زیارت میخوانیم من اراد الله بدأ بکم و من وحده قبل عنکم و من قصده توجه الیکم و به این معانی احادیث بسیاری وارد شده که نیازی به ذکر همه نیست.

پس ذکر نام پیامبر صلی الله علیه و آله به میم پس از الله از این جهت است که مسألت ما از باب آن شده باشد و هنگام صعود به سوی خداوند سبحان، ابتدا ملاحظه در را نموده و سپس وارد شویم.

و اما مشدد بودن میم اشاره به دو مقام آن حضرت دارد که در نام محمد نیز صلی الله علیه و اله ذکر شده چنانکه یک میم اشاره به مقام ایشان در عرض سایر ائمه علیهم السلام دارد و میمی که در باطن قرار گرفته اشاره به مقامی فوق سایر ائمه علیهم السلام است که حقیقت ایشان بوده و بفقره کلنا محمد اشاره به آن دارند.

و اینکه از نام سید المیم صلی الله علیه و آله تنها یک م ذکر شده، نقص آن نشان از فنای آن حضرت در جنب خداوند است و بودن همان یک م به جهت بودن ظهوری برای خداوند و دلیلی در ملک است مانند آتش و دود که اگر دود به تمامه فانی شود، آتش ظهوری نخواهد داشت و همینطور اگر انیت آن حضرت به تمامه  فانی میشد نور خداوند ظاهر نمیگشت و حجت تمام نمیشد و خداوند عبادت نمیشد چنانکه میفرمایند بنا عبد الله و لولانا ما عبد الله و بنا عرف الله و لولانا ماعرف الله.

و اما تقدم الله بر میم مشخص است که در ظاهر از جهت ادب بوده و اینکه عمده و مقصود اوست و در باطن اشاره به حدیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله میباشد که فرمودند انا اصغر من ربى بسنتین‏ و مراد از دو سال مراتب باطن نبوت و باطن ولایت است که به ترتیب مقامات الف و لام میباشد، و میم که مقام ظاهر نبوت است، بایست پس از این دو قرا بگیرد.

و انّ حرف تحقیق و تثبیت است و یاء حرف متکلم که اشاره به نفس سائل دارد، و سؤال به معنای درخواست دانی از عالی است چنانکه در این مقام ظاهر میباشد. پس زمانی که میگوییم اسئلک به معنای درخواست زبانی ما از فرد عالی است.

خوب است در اینجا مطلبی عرض کنم که در باب دعا و مسئلت از خداوند، اینکه صرف درخواست کلامی و خواندن اسئلک کافی نیست، بلکه باید شخص سائل به جمیع اعضاء و جوارحش و تمام مشاعر باطنی و ظاهریش از خداوند مسئلت کند تا جواب بگیرد و مصداق آیه شریفه  اُدْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ واقع شود، و بخاطر ندانستن همین مسأله است که عموم دعاها و درخواست های لفظی ما از خداوند برآورده نمیشود.

در اول لازم است بدانیم که بذات خداوند نمیتوان رو کرد چرا که او در جایی نیست که در جای دیگر نباشد، پس برای مسألت از خداوند باید رو به وجهی نماییم که خود به این منظور در میان ما قرار داده و آن نیست مگر ائمه اطهار علیهم السلام که میفرمایند نَحْنُ وَجْهُ اللهِ نَتَقَلَّبُ فِی الْأَرْضِ بَیْنَ أَظْهُرِکُمْ ، وَنَحْنُ عَیْنُ اللهِ فِی خَلْقِهِ ، وَیَدُهُ الْمَبْسُوطَهُ بِالرَّحْمَهِ عَلى عِبَادِهِ ، عَرَفْنَا مَنْ عَرَفَنَا ، وَجَهِلْنَا مَنْ جَهِلَنَا و میخوانیم این وجه الله الذی إلیه یتوجه الأولیاء و پیش از نماز میخوانیم اللَّهُمَّ إِنِّی أَتَوَجَّهُ إِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ …

پس دانستیم که جهت مسئلت از خداوند بایست ایشان را به عنوان وجه خداوند و باب او مد نظر قرار داد و عرض شد که در اللهم نیز به همین جهت میم پس از الله ذکر شده.

و اینکه عرض کردم مسئلت ما باید به جمیع مراتب و اعضاء باشد، یکی همین است که نزد ائمه علیهم السلام که مظهر کبریای خداوندند خود را ذلیل و خاشع بیابیم و این خشوع و انکسار را با تمامی مراتب نشان دهیم.

احوال مسئللت را میتوان در  گدا ها دید که چطور برای چند قران پول، نزد مردم سر خم میکنند، صدا نازک میکنند و اشک میریزند و احتیاج از سر و رویشان پیداست، حال احتیاج ما به آقایان خود فراتر از یک شخص فقیر در برابر مردم است چرا که ما در تمامی وجود خود محتاج به ایشانیم. پس ما نیز اگر طالب براورده شدن حاجاتیم باید حال سائل را داشته باشیم و خشوع و انکسار در ظاهر و باطن ما مشهود باشد، و نبودن این خشوع نه تنها موجب براورده نشدن است بلکه با خواندن بعضی از ادعیه به نوعی استهزاء کرده ایم، مثلاً حضرت سجاد علیه السلام با لفظی بخدای خود عباراتی عرض کرده‌اند و تعبیر از ما فی الضمیر خود آورده‌اند و میفرمایند که خدایا ببین چطور دل من لرزان است و از تو میترسم، و حال آنکه ما نه ترسانیم و نه دلمان لرزان است.

و مورد دیگری که برای مسئلت لازم میباشد فراهم نمودن قابلیت آن است، به اینطور که با اعمال و رفتار خودمان برعکس دعایی که کرده ایم، عمل نکنیم، مثلاً دعا میکنیم خداوند عمر ما را زیاد کند با دست خود هم صله ارحام بکنیم با پای خود هم با استطاعت بزیارت حضرت سیدالشهداء علیه السلام برویم و با همه مراتب یک جور دعا کنیم ولی اگر بزبان آنطور دعا کنیم ولی قطع رحم کنیم دعای زبانی باطل میشود و باصطلاح هر چه رشته‌ایم پنبه میشود. و از اسباب عدم استجابت دعاها ارتکاب معاصی و خوردن حرام و گوش دادن به موسیقی و… است و همچنین اگر ظلمی بکسی میکنیم و دعا کنیم مثل آن ظلم را دیگری بما نکند، مستجاب نخواهد شد.

برای دانستن تمامی شروط دعا و توسل به ائمه علیهم السلام، به کتاب مبارک طریق النجات یا درهای بهشت مراجعه کنید، و بنده نیز در بخش پرسش و پاسخ وبسایت، باختصار عرض کرده ام و در این مطلب جای توضیح بیشتر نیست.

و اما کاف در اسئلک، خطاب عبد است به پروردگارش و مشخصاً خطابی نیست مگر به شخصی خارجی که شبَه آن را در خیال متصور شده و در نظر گرفته ایم.

از این جهت معنی ندارد که خداوند سبحان را خطاب قرار دهیم چراکه بنده شناختی از ذات او نداشته و درکی از او ندارد چنانکه امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند انتهی المخلوق الی مثله و الجأه الطلب الی شکله الطریق مسدود و الطلب مردود دلیله ایاته و وجوده اثباته و انما تحد الادوات انفسها و تشیر الالات الی نظائرها، یعنی مشاعر و مدارک تمامی موجودات، جز خود را نمیتواند ادراک کند و حواس باطن و ظاهر ایشان جز مثل و نظیر خود را احساس نمیتوان نمود و راه بسوی خداوند عالم بسته و طلب کردن او عملی است مردود، و به همین معنی میفرمایند  کل ما میز تموه فی اوهامکم بادق معانیه فهو مخلوق مثلکم مردود الیکم.

پس از برای خلق ادراک خداوند ممکن نیست که بخواهند او را مخاطب قرار دهند، حتی حضرت خاتم‏ النبیین صلی الله علیه و آله هم که اشرف کاینات و اول ممکنات است در مقام عجز و قصور از این مقام می‏فرماید ما عرفناک حق معرفتک.

بنابراین برای مخاطب قراردادن خداوند لابدیم از مخاطب قرار دادن او در آنچه که از او درک میکنیم، یعنی اسماء و صفات او مانند رحمن و رحیم و … را نه از حیث حروفش بلکه معانیی که این اسامی بر آن دلالت میکنند و در آن معانی امام صادق علیه السلام میفرمایند و اما المعانی فنحن معانیه و ظاهره فیکم اخترعنا من نور ذاته و فوّض الینا امور عباده، یعنی ماییم معانی خدا و ظاهر او در میان شما، ما را اختراع کرد از نور ذات خود و به ما واگذاشته امور بندگان خود را.

ادامه دارد…

منصف

منصف

یک دوستار آل محمد علیهم السلام که سعی بر نگاه منصفانه دارد

مطالب مرتبط

۲ دیدگاه‌

  1. Avatar محب امیر المومنین گفت:

    با سلام و عرض ادب
    مطلب عالی بود…اما ای کاش نصفه رها نمی کردید و بحث رو تمام می کردین….

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

19 − 6 =

وبسایت مکارم الابرار تا اطلاع ثانوی تعطیل میباشد